درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 25
بازدید ماه : 174
بازدید کل : 52156
تعداد مطالب : 182
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

کتابخانه جوادالائمه(ع) صفائیه




انیس گنج تنهایی

      اگر بازجویی خطا از صواب         نیابی یکی هم نشین چون کتاب  
      یکی هم نشینی است پاکیزه دل         نه بدخواه مردم، نه پیمان گسل  
      بُوَد سوی آزادگی رهنمون         کند مرد را دید و دانش فزون  

انسان، بی دوست تنهاست و انسان تنها، قرین غصه و غم. در همراهی با دوست، لحظه ها به شادی می گذرد و تلخی ها به شیرینی جای می دهد. اما کدام دوست لایق هم نشینی با لحظه های گران قدر ماست؟

      درون پر ز معنا، زبان پر ز پند         نیارد زیان و نخواهد گزند  
      به دانش گشاید زبان تو را         برافروزد این پاک جان تو را  
      روان دارد از تیرگی ها به دور         کشاند ورا تا به اقلیم نور  
      گشاید به دانا همه راز خویش         ز نادان نهان دارد آواز خویش  
      دهد از سخن، جان و دل را فروغ         همه راست گوید، نگوید دروغ  
      چنین هم نشین گر به دست آوری         نشاید که بگذاری و بگذری  

کتاب؛ ضرورتی انکار ناپذیر

مقام معظم رهبری که خود از اهالی اندیشه و از شیفتگان کتاب و کتاب خوانی هستند، دغدغه مبارک اهتمام به مطالعه و کتاب را در سخنان خویش این گونه ابراز کرده اند: «[در زمان شاه] برابر گزارش های همان روزگار، در شهر تهران و برخی شهرهای دیگر، شمار می خانه ها بیش از شماره کتاب خانه ها و کتاب فروشی ها یا چند برابر آنها بود. اکنون ملت ایران باید عقب افتادگی ها را جبران کند. اینک فرصت بی نظیری از حکومت دین و دانش بر ایران پدید آمده است که باید از آن در جهت اعتلای فکر و فرهنگ این کشور بهره جست.... کتاب خوانی را باید جزو عادت خودمان قرار دهیم. به فرزندانمان هم از کودکی عادت بدهیم کتاب بخوانند.... باید پدرها و مادرها، بچه ها را از اول با کتاب محشور و مأنوس کنند. حتی بچه های کوچک باید با کتاب انس پیدا کنند. باید خرید کتاب، یکی از مخارج اصلی خانواده محسوب شود. مردم باید بیش از خریدن بعضی از وسایل تزییناتی و تجملاتی... به کتاب اهمیت بدهند؛ اول کتاب را مثل نان و خوراکی و وسایل معیشتی لازم بخرند.بعد که تأمین شد، به زواید بپردازند. خلاصه باید با کتاب، انس پیدا کنند. در غیر این صورت، جامعه ایرانی به هدف و آرزویی که دارد که حق او هم هست، نخواهد رسید».

خاطره ای از رهبر انقلاب

رهبر فرزانه انقلاب با توصیه به کتاب خوانی، خاطره ای درس آموز بیان کرده است: «می خواهم خواهشی از مردم بکنم و آن این است: کسانی که وقت های ضایع شونده ای دارند، مثلاً به اتوبوس یا تاکسی سوار می شوند، یا سوار وسیله نقلیه خودشان هستند و دیگری ماشین را می راند، یا در جاهایی مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر می برند و به هر حال، اوقاتی را در حال انتظار به بی کاری می گذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. ... بنده خودم چند جلد قطور از یک  عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم؛ البته قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزی برای انجام کاری از مشهد به تهران آمده بودم. ... وضعیت و فضای اتوبوس های آن روزگار برای ما خیلی آزار دهنده بود و نمی توانستیم تحمل کنیم. دلم می خواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعی بهترین کار بود. ساعتی را که به این حالت گذراندم، احساس نمی کردم ضایع می شود... ؛ چون کتاب می خواندم. در منزل خود من، همه افراد بدون استثنا هر شب در حال مطالعه خوابشان می برد. خود من هم همین طورم. نه اینکه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد؛ مطالعه می کنم تا خوابم می آید، کتاب را می گذارم و می خوابم».

تلنگر

در دنیای کتاب ها، قاعده ساده نانوشته ای وجود دارد که بسیاری بر درستی آن تأکید دارند. این امر، تلنگری است قابل تأمل به وضع نه چندان شایسته فرهنگ ما؛ اینکه:

نیمی از کتاب هایی که نوشته می شود، چاپ نمی شود.

نیمی از کتاب هایی که چاپ می شود، خریده نمی شود.

نیمی از کتاب هایی که خریداری می شود، خوانده نمی شود.

نیمی از کتاب هایی که که خوانده می شود، فهمیده نمی شود.

نیمی از کتاب هایی که که فهمیده می شود، عمل نمی شود.



شنبه 24 آبان 1393برچسب:, :: 10:52 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه

کتابخانه صفاییه  با همکاری پایگاه بسیج خواهران حضرت زینب شهر صفاییه به مناسبت سومین روز شهادت سالار شهیدان و سالروز شهادت امام سجاد اقدام به برگزاری مراسم سینه زنی و مداحی و خواندن زیارت عاشورا  در این روز نموده است.



پنج شنبه 15 آبان 1393برچسب:, :: 12:38 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه



پنج شنبه 15 آبان 1393برچسب:, :: 11:38 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه

حضرت سجاد ( ع )
نام
معصوم ششم علی ( ع ) است . وی فرزند حسين بن علی بن ابيطالب ( ع ) و ملقب به "سجاد"
و "زين العابدين " مي باشد . امام سجاد در سال 38هجری در مدينه ولادت يافت . حضرت
سجاد در واقعه جانگداز کربلا حضور داشت ولی به علت بيماری  و تب شديد از آن حادثه
جان به سلامت برد ، زيرا جهاد از بيمار برداشته شده است و پدر بزرگوارش - با همه
علاقه ای که فرزندش به شرکت در آن واقعه داشت - به او اجازه جنگ کردن نداد . مصلحت
الهی اين بود که آن رشته گسيخته نشود و امام سجاد وارث آن رسالت بزرگ ، يعنی امامت
و ولايت گردد . اين بيماری موقت چند روزی  بيش ادامه نيافت و پس از آن حضرت زين
العابدين 35سال عمر کرد که تمام آن مدت به مبارزه و خدمت به خلق و عبادت و مناجات
با حق سپری شد . سن شريف حضرت سجاد ( ع ) را در روز دهم محرم سال 61هجری که بنا به
وصيت پدر و امر خدا و رسول خدا ( ص ) به امامت رسيد ، به اختلاف روايات در حدود 24
سال نوشته اند . مادر حضرت سجاد بنا بر مشهور "شهربانو" دختر يزدگرد ساسانی بوده
است . آنچه در حادثه کربلا بدان نياز بود ، بهره برداری از اين قيام و حماسه
بی نظير و نشر پيام شهادت حسين ( ع ) بود ، که حضرت سجاد ( ع ) در ضمن اسارت با عمه
اش زينب ( ع ) آن را با شجاعت و شهامت و قدرت بی نظير در جهان آن رو فرياد کردند .
فريادی که طنين آن قرنهاست باقی مانده و - برای هميشه - جاودان خواهد ماند . واقعه
کربلا با همه ابعاد عظيم و بی مانندش پر از شور حماسی و وفا و صفا و ايمان خالص در
عصر روز عاشورا ظاهرا به پايان آمد ، اما مأموريت حضرت سجاد ( ع ) و زينب کبری ( س
) از آن زمان آغاز شد . اهل بيت اسير را از قتلگاه عشق و راهيان به سوی  "الله " و
از کنار نعشهای پاره پاره به خون خفته جدا کردند . حضرت سجاد ( ع ) را در حال
بيماری بر شتری بی هودج سوار کردند و دو پای  حضرتش را از زير شکم آن حيوان به
زنجير بستند . ساير اسيران را نيز بر شتران سوار کرده ، روانه کوفه نمودند . کوفه
ای که در زير سنگينی و خفقان حاکم بر آن بهت زده بر جای  مانده بود و جرأت نفس
کشيدن نداشت ، زيرا ابن زياد دستور داده بود رؤسای قبايل مختلف را به زندان اندازند
و مردم را گفته بود بدون اسلحه از خانه ها خارج شوند . در چنين حالتی دستور داد
سرهای مقدس شهدا را بين سرکردگان قبايلی که در کربلا بودند تقسيم و سر امام شهيد
حضرت ابا عبد الله الحسين را در جلو کاروان حمل کنند . بدين صورت کاروان را وارد
شهر کوفه نمودند . عبيد الله زياد مي خواست وحشتی در مردم ايجاد کند و اين فتح
نمايان خود را به چشم مردم آورد . با اين تدبيرهای امنيتی چه شد که نتوانستند جلو
بيانات آتشين و پيام کوبنده زن پولادين تاريخ حضرت زينب ( س ) را بگيرند ؟
گويی مردم کوفه تازه از خواب بيدار شده و دريافته اند که اين اسيران ، اولاد علی (
ع ) و فرزندان پيغمبر اسلام ( ص ) مي باشند که مردانشان در کربلا نزديک کوفه به
شمشير بيداد کشته شده اند . همهمه از مردم برخاست و کم کم تبديل به گريه شد . حضرت
سجاد ( ع ) در حال اسارت و خستگی و بيماری به مردم نگريست و فرمود : اينان بر ما مي
گريند ؟ پس عزيزان ما را چه کسی کشته است ؟ زينب خواهر حسين ( ع ) مردم را امر به
سکوت کرد و پس از حمد و ثنای خداوند متعال و درود بر پيامبر گرانقدرش ، حضرت محمد (
ص ) فرمود : "... ای اهل کوفه ، ای حيلت گران و مکرانديشان و غداران ، هرگز اين
گريه های شما را سکون مباد . مثل شما ، مثل زنی است که از بامداد تا شام رشته خويش
مي تابيد و از شام تا صبح به دست خود بازمي گشاد . هشدار که بنای ايمان بر مکر و
نيرنگ نهاده ايد ..." . سپس حضرت زينب ( ع ) مردم کوفه را سخت ملامت فرمود و گفت :
"همانا دامان شخصيت خود را با عاری و ننگی بزرگ آلود کرديد که هرگز تا قيامت اين
آلودگی را از خود نتوانيد دور کرد . خواری و ذلت بر شما باد . مگر نمي دانيد کدام
جگرگوشه از رسول الله ( ص ) را بشکافتيد ، و چه عهد و پيمان که بشکستيد ، و بزرگان
عترت و آزادگان ذريه او را به اسيری  برديد ، و خون پاک او به ناحق ريختيد ..." .
مردم کوفه آنچنان ساکت و آرام شدند که گويی مرغ بر سر آنها نشسته ! سخنان کوبنده
زينب ( ع ) که گويا از حلقوم پاک علی ( ع ) خارج مي شد ، مردم بی وفای کوفه را دچار
بهت و حيرت کرد . شگفتا اين صدای علی ( ع ) است که گويا در فضای  کوفه طنين انداز
است ... . امام سجاد ( ع ) عمه اش را امر به سکوت فرمود . ابن زياد دستور داد امام
سجاد ( ع ) و زينب کبری و ساير اسيران را به مجلس وی آوردند ، و در آن جا جسارت را
نسبت به سر مقدس حسين ( ع ) و اسيران کربلا به حد اعلا رسانيد ، و آنچه در چنته
دناءت و رذالت داشت نشان داد ، و آنچه لازمه پستی ذاتش بود آشکار نمود .



پنج شنبه 15 آبان 1393برچسب:, :: 10:44 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه

کتابخانه جواد الائمه شهر صفاییه با همکاری کانون ابا صالح المهدی و هیئت عزاداری جنت الحسین و پایگاه بسیج خواهران حضرت زینب که از اعضاءفعال این کتابخانه میباشند به مناسبت فرا رسیدن ایام سوگواری سالار شهیدان امام حسین (ع) به آذیین بندی کتابخانه و بر پایی نمایشگاهی با عنوان کودکان در  خرابه شام همت گمارده اند.



چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:, :: 14:19 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه



چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:, :: 14:9 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه



چهار شنبه 14 آبان 1393برچسب:, :: 13:53 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه



دو شنبه 5 آبان 1393برچسب:, :: 13:33 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه

وقايع روز دوم محرم الحرام

 

وقايع روز دوم محرم الحرام, روز دوم محرم

وقايع روز دوم محرم الحرام  ( روز دوم محرم - سال 61 هجرى قمرى )

 

ورود امام حسین علیه السلام به سرزمین کربلا. امام حسین علیه السلام پس از آن که با دعوت مردم کوفه و نامه هاى فراوان و پى در پى آنان روبرو شد، تصمیم به هجرت از مکه به سوى کوفه گرفت .
با این که برخى از آشنایان و بزرگان مدینه ، مانند محمد حنفیه ، عبدالله بن عباس ، عبدالله بن جعفر و عبدالله بن عمر، آن حضرت را از سفر به کوفه بر حذر کرده بودند و با دلایلى چند، تلاش کردند که وى را منصرف کنند، با این حال امام حسین علیه السلام سفر به کوفه را براى خویش تکلیف فرض ‍ کرد و به آن اقدام نمود.
امام حسین علیه السلام در ماه ذى حجه سال 60 قمرى به قصد کوفه ، از مکه خارج گردید. قافله امام حسین علیه السلام پس از رسیدن به سرزمین عراق ، در منزلگاه ((شراف )) با سپاه یکهزار نفرى حر بن یزید ریاحى که از سوى عبیدالله بن زیاد براى تعقیب و یا نبرد امام حسین علیه السلام ماءموریت یافته بود، مواجه گردید و از آن پس ، مسیر تاریخ به سوى دیگر کشیده شد.
حر بن یزید که در پى نامه هاى روزانه عبیدالله ، امام حسین علیه السلام را کنترل کرده و در مراقبت کامل خویش داشت ، بنا به فرمان عبیدالله بن زیاد، آن حضرت را از مسیر اصلى به صحراى خشک و غیر آباد کشانید. تا این که در روز پنج شنبه ، دوم ماه محرم سال 61 قمرى در سرزمین کربلا، راه را بر امام حسین علیه السلام بست و از ادامه حرکت آن حضرت ، ممانعت به عمل آورد. امام حسین علیه السلام همین که متوجه شد، آن سرزمین ، کربلا است ، فرمود :اللهم انى اعوذبک من الکرب و البلاء

پس فرمود: این موضع کرب و بلاء و محل محنت و عنا است ، فرود آئید که اینجا منزل و محل خیام ما است . این زمین جاى ریختن خون ما است و در این مکان واقع خواهد شد قبرهاى ما. خبر داد مرا جدم رسولخدا (ص ) باینها. پس در آنجا فرود آمدند. دستور داد آن جا خیمه گاه و منزلگاه دایمى خویش قرار دهند. چون آن حضرت پیش از این از جدش محمد صلى الله علیه و آله و سلم و پدرش امیرمؤمنان علیه السلام شنیده بود که محل شهادتش در کربلا است .

 



دو شنبه 5 آبان 1393برچسب:, :: 13:30 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه



شنبه 3 آبان 1393برچسب:, :: 11:29 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه

اعمال شب و روز اول محرم 

 

 

 

بدانكه اين ماه ، ماه حُزن اهل بيت عليهم السلام و شيعيان ايشان است و از حضرت امام رضاعليه السلام روايت استكه چون ماه محرّم داخل مى شد پدرم را كسى خندان نمى ديد و اندوه و حُزن پيوسته بر او غالب مى شد تا روز دهم چون روز عاشورا مى شد آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مى فرمود امروز روزى است كه حسين عليه السلام شهيد شده است .

 

اعمال شب و روز اول محرم

 

شب اوّل سيّد در اقبال براى اين شب چند نماز ذكر فرموده :

 

اوّل : صد ركعت در هر ركعت حمد و توحيد بخواند .

 

دوّم : دو ركعت در ركعت اوّل حمد و انعام و در دوّم حمد و يَّس .

 

سوّم : دو ركعت در هر ركعت حمد و يازده قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ در روايت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِيهِ وَاله كه هر كه در اين شب اين دو ركعت نماز را بجا آورد و صبحش را كه اوّل سال است روزه بدارد مثل كسى است كه تمام سال را مُداومت به خير كرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بميرد به بهشت برود .

 



شنبه 3 آبان 1393برچسب:, :: 11:25 ::  نويسنده : مسئول کتابخانه